ایکنا: با توجه به مطالعات شما در خصوص جنبشهای اسلامی، وضعیت فعلی اسلام سیاسی در جهان اسلام را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: جنبش اسلام سیاسی به عنوان یک جنبش تأثیرگذار در دنیای معاصر به دنبال ایجاد تغییرات سیاسی اجتماعی و فرهنگی در جوامع اسلامی متناسب با هویت دینی و ایدآل خود از توسعه و سبک زندگی مطلوب در جهان اسلام میباشد و لذا بخش جداییناپذیر این جوامع در دوران معاصر محسوب میشوند. این جنبشها از یکسو تحت تأثیر ورود استعمار به جهان اسلام و وضعیت نابسامان درونی جوامع اسلامی واز سوی دیگر تحت تأثیر بنیانها و جهتگیریهای اصلاح طلبانه و انقلابی دین که در قالب احکام شریعت بیان شده، شکل گرفتهاند این جنبش تاکنون چندین مرحله را طی کرده است و در بین اهل سنت وشیعیان از نفوذ گستردهای برخوردار است و بعد از انقلاب اسلامی ایران، بالندگی و ظهور آنها به شدت افزایش یافت و این جریانهای اسلامگرا از بازیگران مهم عرصه منطقه و حتی بینالملل محسوب شدهاند. وی گفت: اتفاقاتی همچون بهار عربی و بیداری اسلامی و تلاش برخی جریانهای اخوانی و سلفی برای دستیابی به قدرت سیاسی این نقش را تقویت کرد. اما شکست این جنبشها در دستیابی به قدرت از یکسو و تلاش برخی جریانهای وابسته و تندرو در قالب داعش و اقدامات تروریستی و خشونت بار آنها موجب شد تا این جنبشها مخصوصاً در بین اهل سنت تا حدی به لاک دفاعی فرو روند و بخش مهمی از اندیشمندان این جنبشها به بازنگری درونی بپردازند و با بررسی ضعفها وقوتها و اصلاح روشها بتوانند خود را مجدداً براساس این بازنگری تعریف کنند. در شرایط فعلی به نظر میرسد گروههای افراطی تا حد زیادی به حاشیه رانده شده و بخش مهمی از این جنبشها در بین اهل سنت و شیعیان با تاکید بر اعتدال و میانه روی و تساهل مذهبی بیشتر به یکدیگر در حال نزدیک شدن هستند. برخی کشورهای حامی این جریانات نیز در حال بهبود روابط و تغییر در رویکردها به یکدیگر میباشند که بهبود فضای روابط کشورهای مهم جهان اسلام با یکدیگر نیز میتواند بر این همگرایی بین جریانات معتدل اسلامگرا با یکدیگر تأثیر مثبتی داشته باشد و مجموعه این اتفاقات میتواند در همکاری بیشتر و وحدت اسلامی مؤثر باشد.