سال 1365 بنام سال” سرنوشت ساز در جنگ” توسط مسئولان کشور نامگذاری شده بود وهمه امکانات کشور برای ضربه نهائی به ارتش رژیم عراق بسیج شده بود و ایران قصد داشت با حمله نهائی از جنوب با تصرف بصره بعنوان یک منطقه استراتژیک درجنوب عراق وقطع صدور نفت آن کشور ، قدرتهای حامی عراق را وادار به فشار بر برآن کشور وایجاد تغییرات سیاسی و درنهایت سقوط صدام حسین درعراق نماید.
در این سال به منظور پیشبرد این هدف ، جهاد دانشگاهی نیز همراه با دیگر اقشار مختلف ملت ، اقدام به اعزام نیرو به جبهه نمود ومن هم به همراه جمعی از دانشگاهیان از طریق جهاد دانشگاهی تهران عازم جبهه شدم .ما با قطار به اهواز رفتیم و وسپس درآستانه عملیات به مناطق نزدیک تر به رزمندگان نقل مکان کرده ودرنهایت درزمان عملیات در جبهه ها مستقر شدیم . گروه ما تیمی از محققان و دانشجویان رشته های مختلف را شامل می شد که جهاد دانشگاهی بدنبال استفاده از تخصص های آنها برای کمک به پیروزی رزمندگان بود.دراین راستا دانشجویان علوم انسانی که از رشته های علوم سیاسی ، جامعه شناسی ، روانشناسی ، تاریخ و….. گرد آمده بودند ،درقالب پروژه ای با نام “جنگ روانی” که هدف آن تغییر در باورها و رفتارهای نیروهای دشمن بمنظور تسلیم شدن ویا کاهش مقاومت آنها در مقابل نیروهای خودی بود سازماندهی شدند. هرچند درابتدا تصور درستی از کار وجود نداشت اما به این منظور اقدامات مختلفی رابه شرح زیر آغاز کردند.
ابتدا در جلسات مختلف[1]، ابعاد موضوع مطرج شدکه به این منظور تجربه جنگ روانی در ارتش های مختلف دنیا مطرح گردید حتی بتدریج برخی آثار و کتابها تهیه وترجمه شد کتابهائی در مورد جنگ جهانی دوم و برخی اقدامات ارتش انگلیس والمان وفرانسه وبرخی شخصیت های مهم دراین عرصه همچون زندگی نامه واقدامات مارشال گوبلز وزیر تبلیغات ارتش المان مورد بحث قرار گرفت .
در مرحله بعد شناسائی نقاط ضعف روانی نیروهای دشمن مطرح بود که به این منظور تلاش گردید تا اطلاعات لازم تهیه گردد . در این راستا یکی از منابع مهم اسراءدشمن بودندکه تیمی از این نیروها با سرپرستی دکتر منطقی ( روانشناس ) با آماده سازی پرسشنامه به سوالات مختلف مبادرت کرده و هنگاهی که اسراء دشمن به پشت جبهه منتقل می شدند با توزیع پرسشنامه ها و مصاحبه با آنها تلاش گردید تا اطلاعات لازم در خصوص وضعیت روانی وهویتی و شرائط دشمن تهیه گردد که من نیز در برخی از این جلسات در اردوگاه حضور داشته وهمکاری می کردم وشاهد بودم که در روزهای اولیه اسارت نیروهای دشمن ، چگونه این کاربا دقت و پشتکار لازم انجام می شد.
یکی دیگر از منابع نیروهای عراقی مجلس اعلاء بودند که در منطقه حضور داشتند و کمک های زیادی در این راستا انجام دادند وبا ما بسیار همکاری می کردند.
همچنین یکی دیگر از اقدامات این گروه ،تحلیل محتوای سخنرانی های مختلف صدام حسین ومسئولان عالی رتبه عراقی دراین مقطع بود که می توانست نشان دهدکه اولویت ها ، دغدغه مهم و نقاط ضعف رهبران بعث عراق چیست وحتی در واکنش به اقدامات ایران وآماده سازی این کشور برای وارد آوردن ضربه نهایی چه برنامه ای در سردارند .که در این راستا متن این سخنرانی ها ترجمه و تحلیل می شد ونتایج تحلیل ها در یک جمع خبرگانی افرادحاضر مورد بحث و راستی آزمایی قرار می گرفت .
همچنین همزمان اعلامیه های دشمن که بر روی مواضع رزمندگان ایرانی ریخته می شد واز آنها می خواست که به ارتش عراق بپیوندند یا تلاش می کرد با ارعاب روحیه آنها را تضعیف کند ، وهمچنین محتوای برخی مطالب رادیو عراق نیز مورد تحلیل و کار روشمند علمی قرار می گرفت .
درمجموع همه این اطلاعات بدست آمده از منابع مختلف از نیروهای دشمن در منطقه دراختیار گروه مذکور برای تولید محتوای متناسب قرارمی گرفت. که این محتوی ها شامل تهیه اعلامیه های اثر گذار ، تهیه برنامه های رادیوئی وتهیه خوراک فکری ومحتوای لازم برای تبلیغات درجبهه ها درخطوط مقدم واثرگذاری بر روحیه نیروهای دشمن بود.
به تدریج با نزدیک شدن زمان عملیات، نیروها به مراکز خط مقدم نزدیکتر شدند و در آن منطقه اقدامات خود را دنبال کردند یکی از اقدامات مهم تاسیس رادیویی در جبهه به نام” صوت القوات اسلامی “بود که با حضور جمعی از این دانشجویان و همکاری نیروهای مجاهد عراقی که با لهجه عراقی فعالیت می کرد درمنطقه جنگی مستقر شده بود و بخشی از برنامه های آن در استودیو رادیو اهواز درزیر بمبارانهای دشمن آماده می شد وبرنامه تولید شده به منطقه آورده می شد و بخش دیگر نیز در سنگری در جبهه به صورت زنده پخش می گردید و هدف آن تهیه برنامه هایی جهت تاثیر گذاری بر روحیه نیروهای دشمن بود مباحث این رادیو از طریق بلندگوهای در خط مقدم مخصوصاً شبها پخش میشد به طوری که هنگامی که جمعی از نیروهای عراقی در یکی از مناطق جنوبی مقاومت شدید می کردند و حاضر به تسلیم نبودند، تلاش گردید تا از طریق این اقدامات مقاومت دشمن در هم شکسته شود و آنها را وادار به تسلیم نماید تا از یک سو از کشته شدن آنها جلوگیری شود و از سوی دیگر به رزمندگان خودی درراه غلبه بر دشمن بتوان کمک کرد. لذا به این منظور بلندگوهایی در منطقه کار گذاشته شد و شب ها با پخش پیام های احساسی و عاطفی مانند صدای گریه و خنده بچه ها و یا پیامهای مذهبی و روضه و.. ویا پیامهای همرزمان اسیر آنها ، احساسات دشمن را تحریک کرده و با یادآوری خانواده آنها واهمیت زنده ماندن آنها و ایجاد احساس امنیت در پیوستن آنها به نیروهای ایرانی تلاش می گردید تا آنها را وادار به تسلیم نماید که این اقدام بسیار موفقیت آمیز بود .
همچنین هنگامی که عملیات کربلا 5 در کنار دیواره های شهر بصره آغاز شد بخشی از نیروهای این تیم دانشگاهی شبانهروز در چند محل مختلف درکنار رزمندگان ودرمکانی نزدیک به پتروشیمی بصره از طریق رادیو، بلندگو و نگارش و پخش اعلامیه های مختلف که از طریق هواپیما یا پرتاب توسط توپ انجام می شد و همچنین تهیه برنامههای مختلف و تولید محتوا به فعالیت مشغول بودند. و در موارد متعددی محل آنها مورد اصابت خمپاره، گلوله های توپ یا حملات هوایی قرار می گرفت و در یک مورد نیز هواپیماهای دشمن منطقه را با بمب های فسفری و شیمیایی تاول زا مورد حمله قرار دادند .اما بهرحال فعالیت این دانشجویان رزمنده تا پایان عملیات ادامه یافت و نتایج خوبی را نیز درپی داشت.
ودر مجموع این اقدام از یک سو باعث استفاده از تخصص دانشجویان علوم انسانی در راستای پیروزی ملی بردشمن بود و سوی دیگر زمینه را برای مسئله مند کردن این دانشجویان و پیوند بین علوم انسانی ومسائل کشور وکاربردی سازی علوم انسانی با هدایت جهاد دانشگاهی را موجب شد[2] و تداوم این پروژه در سال های بعدی باعث گردید تا جنگ روانی به عنوان یک موضوع مهم در محافل دانشگاهی ونظامی با قوت بیشتری مطرح شود وتداوم یابد.
[1] -از جمله افرادی که در این جمع حاضر بودند می توان به دکتر آتش باز که بعدها به نام دکتر صدرا مشهور شد و همچنین دکتر ابوالحسنی که هردو از اساتید علوم سیاسی دانشگاه تهران بودند اشاره کرد همچنین دکتر منطقی روانشناس از تربیت مدرس دکتر انتظاری که در رشته جامعه شناسی تحصیل میکرد جوانی که تازه از آمریکا برگشته و با عشق و علاقه فعالیت میکرد و با صدای زیبای خود اذان می گفت آقای قدسی جامعه شناس وآقای عادل فر از رشته تاریخ، آقای شیخ زاده و آقای غروی و آقای رضایی از علوم سیاسی ،مسیح بروجردی و جمع دیگری نیز در بین ما حضور داشتند که متاسفانه اسامی آنها را فراموش کرده ام.و برخی محققان نیز به صورت خاص درمقاطعی در این جمع حضور پیدا میکردند.
[2] – این انگیزه باعث شد که در سالهای بعد این جانب اقدامات مختلفی را در این خصوص پژوهش های مختلف درباره جنگ وهمچنین تاریخ جنگ انجام دهم از جمله در یک پروژه تحقیقاتی با نام “درتدارک عملیات سرنوشت ساز “با همکاری مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه به تدوین بسترها وزمینه ها تاریخی و اقدامات مربوط به این عملیات پرداختم که در بیش از هزار صفحه انجام شدو به عنوان یکی از بهترین آثار جنگ معرفی و توسط ریاست محترم جمهور وقت مورد تقدیر قرار گرفت .