نشست «امام خمینی(ره) و دولت تراز انقلاب اسلامی» بهمناسبت سالروز ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، توسط پژوهشکده مطالعات سیاسی و روابط بینالملل و حقوق با همکاری معاونت فرهنگی و پژوهشکده علوم سیاسی، نوزدهم خردادماه 403، در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی شد.
دکتر یحیی فوزی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز در این نشست به سخنرانی پرداخت و فلسفه وجودی و اهداف و کارکردهای دولت را از دیدگاه امام تبیین کرد، وی گفت: فلسفه وجودی و کارکردی دولت در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) دارای بنیانی نظری است و با انسانشناسی اسلام مرتبط است. ایشان وجود دولت را با تکامل انسان مرتبط میداند و معتقد است انسان اولیه که به وجود آمد، یک انسان طبیعی بود با گرایشهای درونی خودش و وضع طبیعی ایجاب میکرد که هر کسی بر اساس منافع خودش حرکت کند و این وضعیت را ولادت اولیه بشر مینامد که منجر به ناامنی و هرج ومرج بود. و لذا خداوند برای تغییر در این وضعیت، پیامبرانی با قوانین نظمدهنده را فرستاد تا جوامع بشری براساس نظمی قانونمند سامان یابد و بجای غرائز، عدالت و قانون حاکم شود که این وضعیت نظام سیاسی و دولت را شکل داد. درواقع شکلگیری دولت ضرورتی برای تکامل انسان و دوری از هرج و مرج در جوامع انسانی بود. و امام این نظم سیاسی را ولادت ثانویه بشر مینامد. هدف این بوده که انسانها از وضعیت طبیعی خارج کنند تا هم امنیت ایجاد شود تا افراد از روی غرایز خودشان به همدیگر تعدی نکنند و بتوانند در جهت و راستای تعالی و منافع طبیعی و فطرت براساس قوانین حرکت کنند. بنابراین ضرورت و کارکرد دولت از یک جایگاه فلسفی نزد امام برخوردار است.
اهداف دولت در اندیشه امام نیز ارتباط تنگاتنگی با هستیشناسی و جهانبینی حضرت امام خمینی(ره) دارد. رابطه بین دنیا و آخرت و مقدمه دانستن دنیا برای آخرت نوعی رویکرد خاص مبتنی بر جدی گرفتن دنیا و شرائط زیست دنیوی بشر برای تعالی او را ایجاب میکند و لذا دنیا و آخرت ارتباط تنگاتنگی باهم دارند و بنابراین معتقدند که آخرت خوب از طریق دنیای خوب محقق میشود و لذا برای متعالی شدن انسان باید دنیا ساخته شود و رشد و توسعه و توجه به نیازهای مادی مشروع بشر جدی گرفته شود تا انسان با رفع این نیازهای اولیه بتواند فرصت بیشتری برای تفکر معنوی و عمل تعالیبخش داشته باشد. لذا آباد کردن دنیا براساس این بنیادها نوعی عمل اخروی و ارزشمند است و دولتها مکلف به این امر میباشند تا از طریق سیاستهای درست برای دنیای انسانها، آخرت متعالی آنها شکل گیرد. در همین راستاست که اهمیت توجه به اقتصاد و رفاه مردم معنا پیدا میکند، رسیدگی به وضعیت مادی مردم اهمیت پیدا میکند و دولت باید برای تعالی آنها تلاش بکند و آنها را سامان دهد.
عدالت و محوریت آن وجه دیگری در اندیشه سیاسی امام است و معتقد است که چون جهان براساس عدالت شکل گرفته و پیامبران برای تحقق عدالت آمدهاند مهمترین رکن فلسفه وجودی دولت تحقق عدالت و عدالت هم به معنای اعطا حقوق ذی حقان میباشد و لذا عدالت و حق پیوندی ناگسستنی با هم دارند و تحقق عدالت به معنای اعطای حقوق طبیعی و الهی و قرارداری انسانها است. و لذا برای تحقق عدالت، باید حقوق افراد و همه ذی حقان را بشناسیم. حقوق الهی و فطری، همان حقوقی هستند که خداوند برای هر بشری قرار داده است و حقوق قراردادی نیز حقوقی هستند که بین افراد در مورد آن توافق شده است که ازجمله آنها قانون اساسی است.
فوزی بیان کرد: نکته دیگر در اندیشه امام خمینی(ره)، ساختار دولت است که سه وجه دارد، درواقع ساختار دولت و الگوی سیاسی امام برخلاف برخی جریانات دیگر اسلامی که بر دو وجه حاکم مشروع و قانون الهی تاکید دارند و یا کسانی که تنها بر ضرورت قوانین الهی ورای مردم تاکید میکنند سه وجهی است و شامل قانون، مردم و حاکم مشروع است. و بر ضرورت اجرای قوانین الهی و حاکم عالم و عادل منتخب مردم تاکید دارد و حضور و مشروعیت و مقبولیت مردمی حکومت را از ضروریات عقلانی و شرعی حکومت میداند.
امام خمینی(ره) جوهره همه قوانین دولت را تربیت و تعالی انسان میدانند. بر همین اساس در اندیشه وی اهداف مشترک دولتها همچون حفظ امنیت، توسعه، آزادی وعدالت، تحتالشعاع رویکرد آنها به نوع نگاه به انسان و اهداف وی قرار دارد و یکی از تفاوتهای مهم دولت دینی و سکولار نیز همین امر است که ضمن اینکه بر اهداف مشترکی تاکید دارند ولی جوهره این اهداف با توجه به انسانشناسی متفاوت آنها اختلاف دارد.
آخرین نکتهای که اشاره میکند جهتگیریهای دولت در مورد چگونگی پیشبرد اصول و آرمانها مثل مبارزه با ظلم، عدالتخواهی، دفاع از محرومین و غیره که جزو اصول هستند در شرائط زمانی و مکانی متغییر است و در این رابطه وی از نوعی آرمانگرایی واقعبین یعنی حکومت دینی بر اساس یک نوع آرمانگرایی واقعبین دفاع میکند. ایشان بحث واقعگرایی را مطرح میکند که از دل شریعت و فقه بیرون میآید. و مکانیزم آن هم همین احکام اولیه و ثانویه و حکومتی و مصلحت است. ومبتی بر این مباحث اندیشه سیاسی امام از انعطاف بالایی در حوزه دولت و در راستای پیشبرد مصالح ملی برخوردار است.